ابنهمام ابوعبدالله کمالالدین محمد بن عبدالواحد سیواسیاِبْنِ هُمام، ابوعبداللـه کمالالدین محمد بن عبدالواحد سیواسی (ح ۷۹۰-۸۶۱ق/۱۳۸۸-۱۴۵۷م)، فقیه و عالِم جامع الاطراف حنفی میباشد. ۱ - معرفیپدرش همامالدین عبدالواحد قاضی سیواس بود که در قاهره و اسکندریه نیز مناصبی یافت. مادر ابن همان دختر قاضی اسکندریه بود. [۱]
ابن امیر حاج، محمد بن محمد، ج۱، ص۵، التفریر و التحبیر، ۱۳۱۶ق.
او در اسکندریه به دنیا آمد [۲]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۲۷، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
و نزد پدر و سایر علمای آنجا درس خواند [۳]
لکنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۸۰، الفوائد البهیه، بیروت، ۱۳۲۴ق.
و در حدود ۱۰ سالگی پدر را از دست داد و کفالتش را جدهاش برعهده گرفت.۲ - تحصیل علم و اساتید ابن همامابن همام همراه او به قاهره رفت و در آنجا قرائت را از شهابالدین هیثمی و شمسالدین زراتیتی فرا گرفت و مختصر قُدوری، مفصل زمخشری و الفیه را حفظ کرد و به همراه جدهاش به اسکندریه بازگشت. وی پس از درنگی در آنجا که به دور از تحصیل علم نبود، [۴]
ابن همام، محمدبن عبدالواحد، ج۱، ص۶-۷، فتح القدیر، مصر، ۱۳۱۹ق.
[۵]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۲۷، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
به قاهره بازگشت و در رشتههای گوناگون علمی چون منطق ، اصول ، تفسیر ، تصوف ، هندسه ، شعر و ادب و احتمالاً موسیقی و طب و به خصوص فقه و کلام دانش آموخت. برجستهترین استادان او در این دوران کمالالدین شمنی ، شمسالدین بوصیری ، حفید ان مرزوق و بدرالدین آقسرایی بودند. [۶]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۲۷، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
۳ - همراهی با بزرگاندر ۸۱۳ق/۱۴۱۰م ابوالولید ابن شحنه به قاهره وارد شد و ابن همام ملازم او گشت. در ۸۱۴ق ابن همام با وی به حلب رفت و تا هنگام مرگ ابن شحنه با او بود. [۷]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۲۸، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
[۸]
سیوطی، بغیه الوعاه، ج۱، ص۱۶۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
او پس از ۸۱۸ق مدتی تجرد گزید و با شیخ زینالدین خوافی صوفی همراه شد و با او به بیتالمقدس رفت. [۹]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، ج۲، ص۷۸۰، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
۴ - اشتغالاتوی بعد از بازگشت به قاهره به تدریس فقه در قبه منصوریه گمارده شد. [۱۰]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، ج۲، ص۷۸۰، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
در ۸۲۹ق/۱۴۲۶م ملک اشرف بَرسبای او را به استادی مدرسه اشرفیه گمارد، اما پس از واقعهای در ۸۳۳ق/۱۴۳۰م ابن همام از منصب خویش کناره گرفت و به باب القرافه و سپس به طُرا رفت و عزلت گزید. پس از مرگ بدرالدین حسن قدسی در ۸۴۷ق/۱۴۴۳م او به شیخ الشیوخی خانقاه شیخونیه انتخاب شد. [۱۲]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۳۰، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۳]
ابن ایاس، محمد بن احمد، ج۲، ص۳۴۰، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۱۴]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، ج۲، ص۷۸۰، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
۵ - درگذشتابن همام در اواخر عمر به قصد مجاورت به مکه رفت، ولی به سبب ضعف بنیه در ۸۶۰ق/۱۴۵۶م به قاهره بازگشت [۱۷]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۳۲، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
و یک سال بعد در همانجا درگذشت. [۱۸]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۳۲، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۹]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، ج۲، ص۷۸۱، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
۶ - مشایخ و شاگردانسخاوی [۲۰]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۲۹، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فرانتس روزنتال، ترجمه مقدمه از صالح احمد، بغداد، ۱۳۸۲ق.
و سیوطی [۲۱]
سیوطی، بغیه الوعاه، ج۱، ص۱۶۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
فهرستی از مشایخ او به دست دادهاند که مشهورترین آنان ابن حجر عسقلانی است. از برجستهترین شاگردان ابن همام میتوان از سخاوی، [۲۲]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۱، ص۲۹، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فرانتس روزنتال، ترجمه مقدمه از صالح احمد، بغداد، ۱۳۸۲ق.
ابن امیر حاج حلبی ، محمد بن محمد بن شحنه و ا بن قطلوبغا نام برد. [۲۳]
لکنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۸۱، الفوائد البهیه، بیروت، ۱۳۲۴ق.
ابن همام احاطه خاصی به فقه حنفی داشت، با اینهمه گاه برخلاف مذهب حنفی و حتی مذاهب چهارگانه نظر میداد. [۲۴]
مراغی، عبداللـه مصطفی، ج۳، ص۳۸، الفتح المبین، بیروت، ۱۹۷۴م.
از دیگر خصوصیات وی میتوان از آگاهی او به رشتههای مختلف علوم آن زمان و اطلاعش بر زبانهای فارسی و ترکی یاد کرد. [۲۵]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۳۱، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
۷ - طبع شعر ابن همامابن همام شعر نیز میسرود و سخاوی [۲۶]
سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، ج۸، ص۱۳۲، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م.
و تمیمی [۲۷]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، ج۲، ص۷۸۱، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
چند بیت از اشعار او را نقل کردهاند. بسیاری از شعرای معاصرش از جمله شهابالدین منصوری او را مدح گفتهاند. [۲۸]
سیوطی، بغیه الوعاه، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۲۹]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، ج۲، ص۷۸۱-۷۸۲، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
۸ - آثار۸.۱ - آثار چاپی۱. الاجوبه المرضیه عما اورده کمالالدین بن الهمام علی المستدلین بثبوت سُنّه المغرب القبلیه، که در ۱۳۳۶ق در دمشق منتشر شده است. ۲. اعراب قوله (ص) کلمتان خفیفتان علی اللسان، که به کوشش قحطان عبدالرحمن دوری در ۱۹۸۰م در بغداد به چاپ رسیده است. ۳. التحریر فی اصول الفقه یا التحریر الجامع بین اصطلاحی الحنفیه و الشافعیه، این اثر همراه با شرح آن از شاگردش ابن امیر حاج با عنوان التقریر و التحبیر در ۱۳۱۶ق و ۱۳۵۱ق در مصر به چاپ رسیده است. ۴. زادالفقیر در فروع فقه حنفی که به گفته زرکلی [۳۰]
زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۵۵.
چاپ شده است. بر این کتاب سه شرح توسط عبدالرحیم منشاوی، تاجالدین عبدالوهاب همامی با عنوان نزهه البصیر لحَلّ زادالفقیر و محمدبن عبداللـه تمر تاشی با عنوان اعانه الحقیر لزاد الفقیر نوشته شده است. [۳۱]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۹۴۶.
۵. فتح القدیر للعاجز الفقیر، از متون مهم فقه حنفی که شرحی است بر الهدایه برهانالدین مرغینانی. وی در ۸۲۹ق همزمان با اقراء الهدایه به این شرح دست یازیده است، [۳۲]
ابن همام، محمدبن عبدالواحد، ج۱، ص۳، فتح القدیر، مصر، ۱۳۱۹ق.
اما موفق به اتمام آن نشده و تا بخش مربوط به وکالت را شرح کرده است. این کتاب ابتدا در ۱۲۹۲ق/۱۸۷۵م در لکهنو همراه تکلمه آن نتایج الافکار اثر شمسالدین قاضیزاده به چاپ سنگی رسیده و سپس در ۱۳۱۹ق در مصر با تکلمه قاضیزاده و چند کتاب دیگر چاپ شده است.۶. المسایره فی العقائد المنجیه فی الآخره در عقاید که یکبار در ۱۹۰۴م در دهلی و بار دیگر همراه با شرح کمالالدین ابن ابی شریف موسوم به المسامره و حواشی ابن قطلوبغا در ۱۳۱۷ق در بولاق مصر و سپس بهطور جداگانه در ۱۳۴۷ق در مصر به چاپ رسیده است. ۸.۲ - آثار خطی۱. الاصول المنیفه للامام ابی حنیفه، که گفتهاند توسط ابن همام تألیف شده و دو نسخه از آن موجود است. [۳۳]
ازهریه، فهرست، ج۳، ص۹۶.
۲. اقتداء الحنفیه بالشافعیه، که به گفته بروکلمان نسخهای از آن در کتابخانه آصفیه وجود دارد. ۳. عقیده، که نسخهای از آن در کتابخانه گوتا نگهداری میشود ۴. فواتح الافکار فی شرح لمعات الانوار که شرحی است بر مقدمه او در علم تشریح که نسخهای از آن در برلین یافت میشود. ۹ - فهرست منابع(۱) ابن امیر حاج، محمد بن محمد، التفریر و التحبیر، ۱۳۱۶ق. (۲) ابن ایاس، محمد بن احمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۳) ابن تغری بردی، النجوم. (۴) ابن همام، محمدبن عبدالواحد، فتح القدیر، مصر، ۱۳۱۹ق. (۵) ازهریه، فهرست. (۶) تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، التراجم السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز. (۷) حاجی خلیفه، کشف. (۸) زرکلی، اعلام. (۹) سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فرانتس روزنتال، ترجمه مقدمه از صالح احمد، بغداد، ۱۳۸۲ق. (۱۰) سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۶۴م. (۱۱) سیوطی، بغیه الوعاه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۲) لکنوی، محمد عبدالحی، الفوائد البهیه، بیروت، ۱۳۲۴ق. (۱۳) مراغی، عبداللـه مصطفی، الفتح المبین، بیروت، ۱۹۷۴م. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن همام»، ج۵، شماره۱۹۱۲. |